۱۳۹۱ فروردین ۱۷, پنجشنبه

تفسیر عکس

همانطور که می بینید این یک عکس سکسی است. اما برخلاف خیلی ها دیدن عکس های سکسی در نظر من صرفاً در راستای ارضای لذت های مجازی جنسی نیست.
از نظر من بین عکس گرفتن و عکاسی هم تفاوت زیادی وجود دارد ولی از آنجا که من عکاس حرفه ای نیستم وارد این بحث نمی شوم. چیزی که برای من همیشه قابل بحث بوده ، تفسیر عکس است. از همان دوران کودکی در عکس غرق می شدم.
تماشای عکس با یک نگاه گذرا آغاز می شود که به طبع آن یک برداشت آنی هم در پی دارد. به قولی ذهن هر فردی در نگاه اول به عکس نشانه های برجسته ای را دریافت می کند که ممکن است در تعبیرش از عکس بیشترین تأثیر را داشته باشد و این در صورتی تشدید می شود که شخص، اشتراکاتی از برداشت خود را در دیگران نیز مشاهده کند. طبیعتاً کنترل این گونه از برداشت ها در مورد عکس های سکسی بسیار دشوار است. برای اشاره به برخی از این عوامل منحرف کننده بد نیست اشاره ای به زیبایی بدن زن کنم.
فکر می کنم بیشتر ما در این مورد که بدن زنان بسیار زیباتر از بدن مردان است اتفاق نظر داشته باشیم(بخشی از مخالفین با این نظر را همجنسگرایان مرد تشکیل می دهند)؛ و باید دقت کرد که در بشتر عکس های سکسی که نظر بیننده را هم بخ ود جلب می کنند از مدل هایی به واقع قابل توجه استفاده می شود که این خود علاوه بر فاصله ای که با واقعیت های پیرامون بیننده و در عین حال نزدیکی شدیدی که با فانتزی های ذهنی شخص دارد باعث برانگیختگی او می شود.
از دیگر عوامل می توان به خاطرات ذهنی بیننده اشاره کرد. و این که عکس تلنگری به آن خاطرات می زند و آن ها را بیدار می کند. شاید این عمل باعث کور شدن بیننده در مورد مضمون اصلی عکس و یا برعکس در جهت درک مفهوم آن کمک کند. چیزی که مشخص است این گونه از ادراک با درک حاصل از تفسیر فاصله دارد.
 حال بپردازیم به این عکس. در نظر اول احتمالاً تمامی بینندگان به این نتیجه برسند که عکاس چه روش خوب و هوشمندانه ای را برای سانسور آلت تناسلی زن کرده است. استفاده از سایه  و عکس سیاه - سفید که سایه را تیره تر نشان می دهد و عملاً چیزی در سایه دیده نمی شود. این برداشت تمام توجه ها را به سمت نقطه ی سانسور شده و آنچه زیر آن است،می کشاند. این عکس تا اینجا هوشمندانه ، تکنیکی و زیباست.
حال جور دیگری به عکس  نگاه می کنم.
به چهر ه ی زن که نگاه می کنم لبخندی دیده می شود و دستی که پشت گردن است و با دست دیگر پای خود را برای حداکثر باز ماندن و نمایش دادن ناحیه ی سانسور شده، گرفته است. سایه ی عکاس می تواند سایه ی یک پسر بچه ( نوجوان) را در ذهن من تداعی کند ، که انگار سوژه ای برای عکاسی و یا مچ گیری یافته است. اما عکس العمل زن در تغییر فیگور و آن حالت چهره ، جایگاه این دو را به عنوان شکار و شکارچی کاملاً برعکس می کند و این برای من یک حس وحشتناک است.
در عین حال آن زیبایی عکس کاملاً از بین می رود و فضا و حتی سیاه-سفیدی عکس بر رعب و وحشت من از این فضا می افزاید.
» به خاطر داشته باشیم که تمامی این ها داستان سازی برای یک عکس است و به نوعی تفسیر و نه تحلیل.تحلیل به معنای این که از چه دوربینی در چه ساعتی با چه امکانات و مشخصاتی برای گرفتن عکس استفاده شده است.