۱۳۹۲ تیر ۴, سهشنبه
من آن بادم که نباتم.
۱۳۹۲ تیر ۱, شنبه
عجب مرضی است این وبلاگ نویسی و وبلاگ ننویسی! تا می نویسی ، هی می نویسی! وقتی ننوشتی جان می دهی تا دوباره بتوانی بنویسی!
۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه
این چیه؟
برادر تحریمی عزیزم، خواهر تحریمی گلم، مقصدت را اگر نمی پسندم، مرامت را می ستایم. دستت را می بوسم و می دانم که در فرصتی دیگر کنار هم خواهیم بود. شاید روزی تو همراه من به پای صندوق رای بیایی و شاید روزی من یکصدا با تو تحریم را به عنوان کنشی مسوولانه، غیرمنفعاله، و سازماندهی شده تبلیغ کنم. اما امروز، من و تو باید مسیرمان را از پخمگان و خفتگان تفکیک کنیم. چه آن ها که از سرانفعال رای نمی دهند، چه آنان که از روی عادت و ترس و جهل و عافیت طلبی به پای صندوق می روند. باید رسواشان نماییم و به تحرک درآوریم شان، و بدانیم به هرسمت که بروند، ما پیروزیم. مهم این است که به حرکت درآوریمشان.
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)