۱۳۸۷ فروردین ۱۶, جمعه

Key or Copy

دیروز عصر رفتم به یک کلید سازی ؛ آقای کلید ساز یک گوشه ای از مغازۀ 1000 متر مربعی اش چمباتمه زده بود.بعد از سلام کردن ازش خواستم تا از روی من یکی دیگر بسازد. نیشخندی زد و گفت که ما اینجا دستگاه کپی نداریم ، برو آنطرف خیابان. من در حالی که اخم کرده بودم نفهمیدم که مسخره ام کرد یا منظورم را اشتباه فهمید.مغازه را ترک کردم و به خانه برگشتم و هنوز نگران بودم که نکند خودم را گم کنم.

هیچ نظری موجود نیست: