۱۳۸۷ مهر ۳, چهارشنبه

وقتی دوست خونت پایین می افتد.

گاهی حالاتی رخ می دهد که هرکس هوس می کند تلفن را بردارد یا سوار ماشین شود و به گونه ای گوش به گوش یا رو در رو با دوستش ملاقاتی داشته باشد. هر کسی دوست آدم نیست. همکلاسی دوست نیست، همکار دوست نیست،"دوست عزیز" دوست نیست. دوست کسی است که می فهمتت، می شناسدت. هم زبانت می شود. می داند چه می گویی، فرق حالات و گفتار شوخ و جدت را می فهمد. می دانت که چه موقع چه بگوید چه نگوید، چه کند چه نکند. حضور دوست دوستداشتنی است حتی اگر چیزی هم نگوید. می خواهی اش. دوستش داری. دوست با تو درد و دل می کند،با دوست درد و دل می کنی. شادی می کنی. دوستی می کنی.
گاهی آدم بدجور دلتنگ دوست می شود و همه جا پر از تنهایی است.

هیچ نظری موجود نیست: