۱۳۸۷ دی ۱۹, پنجشنبه

شیخ سیوک از منبر می افتد

روزی شیخ سیوک سحرگاهان ساعت 11 از خواب برخاست و خود را برای خطبه ی چاشت مهیا کرد. شیشه ی کوچکی که در آن سرکه بود برداشت و مقداری از آن بر ریش و پشت گردن مالید و با وقار به بالای منبر جست. نگاهی پانورومیک به خیل جمعیت انداخت اجناس برتر نشان کرد و دهان به سخن گشود.
" دوران عصر جدید فرا رسیده است و ما را از آن خبر شد. انسان عصر جدید باید متجددانه زندگی کند و از امکانات و شرایط جدید به نحوی مناسب جهت آسایش خود بهره گیرد. پس زدن چیزهای جدید به مصلحت نیست همانگونه که دور انداختن تجارب گذشته. دیدگاه افراد باید در طیف خاکستری باشد ، دیدشان روشن و افکارشان باز. مسایل ساده ی اجتماع را نباید پیچیده کرد و نباید در پیچیدگی های بزرگ تـُله* شد.
در اینجا چند نمونه مثال می آورم برای فهم بیشتر مطلب که از ثقل آن کاهیده شود.
یک مورد حضور و وجود ماهواره در خانه هاست که نه تنها مضر نیست که بسیار مفید است و به همگان ثابت می شود که برنامه های تلویزیونی در همه جای دنیا مزخرف است و ارزش دیدن ندارد و جز وقت گذرانی توشه ی دیگری به همراه ندارد.
دو روابط بین دختران و پسران در سنین جوانی بسیار زیبا و سازنده و مفید است. یک دختر و پسر که تازه با هم آشنا می شوند با روحیات جدیدی آشنا می شوند که در ایجاد شخصیت متعادل و متناسب به آنها کمک می کند و اینکه در این دوران با توجه به دیدگاه های(تجارب) متفاوت و مختلفی که نسبت به هم دارند در راهگشایی مشکلات به یکدیگر کمک می رسانند. از طرفی این دو همدیگر را به عنوان رقیب نمی شناسند. یا با هم بازی می کنند و یا مکمل هم هستند. البته هیچ جای دنیا این قضیه به گونه ی حیوان مآبانه اش پسندیده نیست و کسی را به خاطر چنین اعمالی تشویق نمی کنند."
شیخ نگاهی به اجناس منتخبه انداخت و همی خستگی در چهره های یَله شان دید و سخن خود برید.
"موارد در این باره بسیار است ولی حتی اصرار بی مورد در زمینه ارائه ی افکار روشن مآبانه هم خود با اصل ماجرا در تقابل است. پس سخن در اینجا کوتاه می کنیم و به زمان دِگر پرتاب می کنیم."
جماعت که از سخن پرانی ها بسی مسرور شده بودند به نشانه ی تشویق موج مهریزی به راه انداختند و شیخ سیوک که از این باب بسیار خشنود شده بود قبا بالا گرفته بود و با کفش های پاشنه دار قرمزش کولی وار می رقصید.
__________
* Tola_ معنی: درهم تنیدن، آشفتتگی، گره خوردن. مثال1: اگر یک گلوله ی کاموا را به یک گربه بدهید در هم تـُله می شوند. مثال2: هنگامی که شخصی گیج می شود و یا هول می کند در انجام امورات تـُله می کند.

هیچ نظری موجود نیست: