۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

به فرض كه ضعف قبلي‌‌ها را پذيرفتيم ...



مـحـمـود احمدي‌نژاد اقـبـال بلـنـدي داشته و به هـنـگـام آغاز مسئوليت او در ســال 84 شــرايـطـي مـنـاسـب بر كشور حاكمبـوده اسـت. در حالي كه دو رئيس جمهور قبل از او، كشور را در شرايطي پيچيده تحويل گرفتند.
رياست دولت در سال 68، در حالي به رفسنجاني سـپــرده شـد كـه بـه دلـيـل جـنـگ 8 سـالـهو تـحـريم‌هاي ده ساله، از يك سو بسياري از زيرساخت‌ها از بين رفته بود و از سوي ديگر، مديران كشور، حسرت هر نوع سرمايه‌گذاريو نوسازي را در دل داشتند. خاتمي در شرايط متفاوتي جانشين رفسنجاني شد و او از بسياري دغدغه‌ها كه مانع سرعت كار رفسنجاني در آغاز مـاموريت بود رنج نمي‌برد. در عين حال، او با بحران بــزرگــي در عـرصـه بيـن‌المللـي مـواجـه بـود زيـرا در زمان آغاز به كار خاتمي، تقريباً سفير هيچ يك از كشورهاي اروپايي در ايران حضور نداشت و سطح مذاكرات كشور با قدرتمندان سياسي و اقتصـادي جهان، به پايين‌ترين سطح خود رسيده بود.
اما همانگونه كه رفسنجاني توانست بسياري از بحران‌هاي ناشي از جنگ و تحريم را قبل از تحويل دولت به خاتمي، مرتفع نمايد رئيس دولت اصلاحات نيز در دوره رياست 8 ساله خود، روابط ايران با جهان را در بالاترين سطح و عزتمندانه‌ترين شرايط قرار داد تا كشور با شرايط اقـتـصـادي و سـياسي بسيار مطلوب، تحويل دولت نهم شود. البته اين سخن، به معناي نفي وجـود مشكلات داخلي و خارجي در آستانه آغاز به كار دولت نهم نيست. اين موضوعي است كـه هيچ‌گاه از مردم مخفي نماند زيرا رئيسدولت نهم و همكاران او، هر مفسده و كاستي را به دولت‌هاي قبل نسبت مي‌دادند. اما در چهار سال اخير هيچ‌گاه شنيده نشد كه كسي از مسئولان قوه مجريه، سهم دولت‌هاي پيشين در پيشرفت‌ها را مورد اذعان قرار دهد. شايد اكنون نيازي هم به اين اذعان نباشد زيرا مي‌توان يك دوقطبي واضح را در جامعه مشاهده كرد كه يك قطب آن، معتقد به حاكميت <معجزه هزاره سوم> در چهار سال اخير است و قطب ديگر، بسياري از مردم هستند كه وضـعـيـت اقتصادي خود و شرايط سياسي و بين‌المللي كشور را براساس واقعيت‌هاي روزمره مـي‌سنجند. قطب دوم بر خلاف طيف اول، ابزارهاي سنجش زميني را به كار مي‌گيرند و ارزيابي آنهـا، ارتبـاطـي بـا مفـاهيـم آسماني همچون معجزه‌گري ندارد. از سوي ديگر، به نظر مي‌‌رسد هـمـانـگـونه كه اذعان به خدمات دولتمردان پيشين، ضرورتي ندارد – و اصولاً در قاموس مسئولان دولتي فعلي نمي‌گنجد– مذمت سران و اعضاي دولت‌هاي سازندگي و اصلاحات نيز فاقد هرگونه فايده‌اي است. زيرا اولاً سران دولت‌هاي نهم و دهم، از بهترين پشتوانه‌هاي حكومتي برخوردار و با كمترين موانع داخلي– اگر نگوييم در حــد صـفـر– مـواجـه بـوده‌انـد. همچنينقوه مجريه در 4 سال اخير علاوه بر دسترسي به درآمـدهـاي نجومي، اين شانس را داشته كهاز اختيارات خود به صورت صددرصدي و حتي بالاتر از آن استفاده كند. ثانياً رئيس دولت بارها اعلام كرده كه دسترسي به بسياري از اهداف كلان كشور، در زماني بسيار كوتاه‌تر از پيش‌بيني‌هاي قـبلــي امـكـان‌پـذيـر اسـت چـرا كه به ادعاي احـمـــدي‌نــژاد، مــديــران قـبلــي بـر اسـاس تــوانمندي‌هاي خود و نه قابليت‌هاي كشور، برنامه‌ها را نوشته‌اند. پس چرا هنوز اين اصرار وجود دارد كه به هر مناسبتي، فصلي مُشبع از قابليت‌ها و دستاوردهاي معجزه‌گونه دولت نهم – و دهم– به همراه ادعاي ناتواني دولت‌هاي قبلي مطرح گردد. در حالي كه با جرا‌C‌ت مي‌توان گفت حتي بسياري از معجزه‌پنداران نيز امروز حتي نسبت به موفقيت‌ معمولي دولت ترديد دارند. دو شب قبل، بار ديگر گفتگويي نه چندان چالشي با رئيس دولت انجام شد تا او فرصتي مناسب براي انتقال يكطرفه سخنان خود به مردم داشته باشد. او در اين گفتگو، بر توانمندي دولت خود براي اجراي طرح تحول تاكيد كرد و علت عدم اجراي ايــن طــرح در دولــت‌هاي پيشين را ناتواني‌يا احساس ناتواني آن دولت‌ها براي اجراي آن دانسـت. اين در حالي است كه ، اظهار نگراني عده‌اي از صاحب نظران مستقل و نمايندگان مجلس نشان مي‌دهد كه بسياري از آنان، نسبت به دقت، كارآمدي و نتيجه‌بخش بودن بعضياز طرح‌هاي انفرادي و يكطرفه دولت – كه در گفتگوها و سخنراني‌هاي احمدي‌نژاد ابراز مي‌شود - ترديد دارند. البته يك ارزيابي منصفانه كافي است تا نشان دهد آيا مردم مي‌توانند به اندازه رئيس قوه مجريه، نسبت به توانمندي و بي نيازي دولت از تعامل با مجلس و مشاوران مستقل – كه در حلقـه محدود شونده ياران درجه يك دولت حضور ندارند – مطمئن باشند؟
آيا ادعاها و آمارهايي كه توسط رئيس دولت و همكاران او عـرضـه مـي‌شـود آنقـدر دقيق و قابـل اعتمـاد هست كه دغدغه‌هاي مطرح شده توسط مراكز نظارتي – در مجلس و قوه قضائيه – را مرتفع و واقعيات ملموس براي آحاد مردم را، كم‌اثر نمايد؟ نگارنده چنين باوري ندارد و براي اين عدم باور، دلايل متعددي در اختيار اوست. كافـي است به چهار سال گذشتـه به خصوص برخي طرح‌ها و ايده‌ها كه دولت بدون كسب نظر ساير قوا بر انجام آن اصرار داشت نگاهي انداخته شود. متاسفانه اين وضعيت، هم در عرصه‌هاي داخلي قابل مشاهده است و هم در عرصه‌هاي خارجي. تاسف بيشتر از آنجا ناشي مي‌شود كه مسئولان دولتي، گاه آدرس‌هاي غلط هم به مردم مي‌دهند تا ابراز دغدغه‌هاي دلسوزانه شركاي حكومتي خود در مجلس و قوه قضائيه و نيز انتقادات كارشناسان مستقل را بي‌خاصيت كرده و رسيدگي به آنها را به تاخير بيندازند. در همين هفته‌هاي اخير، مسئولان دولت نهم ادعاهاي متعددي در مورد پشيماني اروپايي‌ها و آمريكايي‌ها از رفتار خود در برابر ايران مطرح كرده‌اند. اين در حالي است كه علاوه بر نقض اين ادعا در رفتار نمايندگان كشورهـاي غربـي به هنگـام سخنراني احمدي‌نژاد در سازمـان ملل، اوبامـا نيز پس از معرفـي بـه عنـوان برنده جايزه صلح نوبل ، با اشاره‌ جهت‌دار و عاطفي به موضوع خانم ندا آقا سلطان نشان داد اگر< پشيماني > در كار باشد به خاطر آن است كـه غربي‌هـا معتقدنـد بايـد بـه خيال خود در برابر ايران جدي‌تر باشند!
روي ديگر سكه، داخل كشور است در داخل نيز علي‌رغم ادعاهاي متعدد مبني بر علاقمندي دولت به تعامل با ساير قوا، اصرار بر بعضي انتصاب‌ها و تاكيد اخير بر عدم لزوم ورود مجلس به موضوع طرح تحول اقتصادي، نشان مي‌دهد حق با كساني است كه ادعاها، شعارها و طرح‌هاي يكطرفه دولت، آنها را نگران ساخته است.
در اين شرايط، هر كس حق دارد از احساس اعتماد به نفس دولتي‌ها و اصرار آنها بر اجراي طرح تحول اقتصادي با قرائت ويژه خودشان، نگران باشد. زيرا اين طرح، برخلاف ساير تـحركات داخلي و خارجي دولت، از نخستين روز اجرا، بر زندگي روزمره اقشار ضعيف و غني ‌اثر مي‌گذارد. ضمن آنكه تاثيرات بلند‌مدت آن، به گونه‌اي است كه به آساني جبران پذير نخواهد بود. البته هيچ يك از اتفاقات داخلي و خارجي، تاكنون در <احساس اعتماد به نفس دولتي‌ها> اثر نگذاشته و آنها همچنان با اتكا به سرمايه‌هاي گوناگون اجتماعي، اقتصادي و تاريخي ايرانيان، برنامه‌هاي خود را به پيش مي برند. پس بهتر است مجلس به دلايلي توجه نمايد كه دولت‌هاي قبلي را علي‌رغم استحكام مواضع و برخورداري از پشتوانه‌هاي قوي كارشناسي از تعجيل در اجراي طرح تحول منصرف كرد. نمايندگان مجلس مي‌توانند براي اثبات تعامل يك طرفه، با احمدي‌نژاد همزباني كنند و دولت‌هاي قبلي را ضعيف بخوانند اما در پذيرش توانمندي‌هاي خارق‌العاده دولت فعلي و سپردن همه كارها به آن، كمي احتياط به خرج دهند. مردم از نمايندگان خود توقع دارند در هنگام <تصميم‌گيري> وظايف ملي، مذهبي و تاريخي خود را بر <تعامل يكطرفه با دولت> ترجيح دهند.

هیچ نظری موجود نیست: