۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

×

عشقم را در کیسه کردم و در یخدان گذاشتم تا همچنان که خواستمش تازه بماند به سان روز نخست...غافل شدم وهر روز که گذشت فراموش کردم تا بیرون گذارمش که یخش آب شود.

۲ نظر:

استاد حمام گفت...

خوشم آمد از یخ زدن و آب شدنش شوتک جان. بپا تصعید نگردد که دیگر هیچ در دستت نمی ماند... ضمنا اگر عشقت بو گرفته است، نیس شو اونور که مور مورم مشه.

Unknown گفت...

نایس.