۱۳۸۹ خرداد ۷, جمعه

سينما سيار

چند وقتیاست که زياد مسافرت می کنم.در مسيرهای کاملاً تکراری.این کاری است کسل کننده یا به عبارتی می تواند بسيار کسل کننده باشد.من برای رفع این کسالت راه های مختلفی را امتحان کردم که موثر هم بوده اند. يکی از اين راه ها تغيير مرتب وسيله نقليه ای است که جور جابه جايی من تکراری را می کشد. برای تفريح ديروز که نه دِشب با اتوبوس مسافرت کردم. کار به توصيف و تشريح فضای اتوبوس ندارم. یک راست می روم سر اصل مطلب.فیلم،فیلم اتوبوسی.يک جور سينمای سيار. ديشب در اتوبوس فيلم "بی پولی" را به کارگردانی حمید نعمت اله ديدم. که پويا محصول سال 87 است.يلم مايه ی کمدی _ اجتماعی دارد که سعی می کند در یک فضای به ظاهر خنده دار بخشی از مشکلات اجتماعی ايران را به تماشاچی نشان دهد؛ که به نظر من کاملاً به هدف خود هم می رسد. فيلمی است قابل تأمل. همه ی فيلمو می شود گفت وجود تمام بازيگران در فيلم لازم است و مرتبط (جز يکی دو نفر). نکته ای که بعداً که فهمیدم فیلم ساخته ی چه سالی است به ذهنم رسيد اين است که چقدر فيلم به89 من نزديک تر است تا87 ام. شايد اگر آن موقع می ديدمش به اين اندازه لذت نمی بردم. معمولاً با اين گونه ازفيلم ها خيلی کم مواجه می شوم. ينعی شرايط غالباً برعکس است که من فيلمی را دير می بينم و صرفاً تحسين می کنم که در آن زمان که ساخته شده است، فيلم به جا و متاسبی بوده.در هر صورت من ديدن اين فيلم را به فيلم بينانی که بر حسب وظیفه فيلم می بينند توصيه می کنم اگر نديده اندش.هم اکنون متوجه شدم که نمی توانم اين نوشته را به صورت مناسبی تمام کنم و مجبورم يک دفعه نقطه ای بزرگ بگذارم و بگریزم، بروم.

هیچ نظری موجود نیست: