والتر کوفمان کتابی دارد به اسم کشف ذهن که در ایران توسط نشر چشمه چاپ شده است. در این کتاب (ها) نگاهی به ذهن فلسوفانی چون گوته،کانت،هگل،نیچه ،هایدگر و بوبر می شود؛ با این تعبیر که ذهن در انجا به معنی مفاهیمی چون “احساس،عقل ،منطق و هوش و اراده است”.در مقدمه کتاب اشاره ای به موضوع شناخت خود در جهت شناخت ذهن می شود و این که شخصی که در شناخت از خویشتن دچار مشکل باشد در واقع با مانعی بزرگ در شناخت و ادراک از دیگران مواجه است.
از اینجا دیگر خیلی با این کتاب کاری ندارم.چیزی که واضح و مبرهن است پیچیدگی ذهن انسان است.حتی اگر ذهن را از آن حالت انتزاعی اش به منطق و خرد و احساس تقلیل دهیم. تک تک این واژه ها نیز می توانند تعاریفی متفاوت برای افراد متفاوت داشته باشند و در عین حالی که تمامی درست اند،نادرست اند! پس به نظر می رسد کشف ذهن کاری بسیار پیچیده و شاید عملاً غیر ممکن باشد.
با این وجود علم برای اذهان مختلف به هر شکلی که آن را فر ض کنیم دسته بندی هایی دارد و از آن ها استفاده می کند. به نظرم و بنا به تجربه های زندگی ام،کشف ذهن[چه ذهن خود باشد چه ذهن دیگری] به گونه ای که نوعی اشراف بر ذهن برای شخص ایجاد کند نه تنها چیزی را روشن و زیباتر نمی کند که آن چه را بوده نیز بسیار وحشتناک تر و گیج کننده تر از قبل خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر