۱۳۹۳ بهمن ۳, جمعه

تو اگر نکته بدانی، نپرسی

روزی شیخ با یکی از صیغه ها آرمیده بودند، پشم ها در هم گره. یار خود را از زیر شیخ رهانید و زبان گشود که " ای کاش توالت بلوتوث ابداع می شد تا دیگر آداب ریدن کاسته می شد". در این هنگام بود که عمامه شیخ از فرط خشم به رنگ شیطان درآمد و گفت "باسنت بلوتوث بود و ما این همه در دوری خودارضایی ها کردیم و رنج خوابیدن با زن خویش ببردیم؟"
تشک که از این حال روز برآشفته بود کاسه توالت شد به مستراح.

هیچ نظری موجود نیست: