۱۳۸۷ مهر ۱۵, دوشنبه
اجازه بدهید لبخند بزنم
در طول چند سال گذشته همیشه کسانی در زندگی من بوده اند که در چشم من نگاه کنند و بگویند " از اینکه رنج و سختی می کشی ، خوشحالم" و من به مثابه یک سد سرد در مقابله با این آب باریکه ایستادگی می کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر