۱۳۸۹ فروردین ۷, شنبه

اخمخ

بیزارم از پسرهایی که خودشان را به در و دیوار می زنند تا به قولی دختری را تور کنند و حالا یا به بهانه ی رفاقت یا .... با هم باشند و بعد در بحث های جدی با دوستان پسرشان نگران این موضوع اند که همسر آینده شان با کسی دوست بوده یا ..... داشته و نداشته ، و معتقدند که باید یک دست نخورده اش را پیدا کنند.
احمقانه است که بزرگ مردان(!) ادبی ما نگران این موضوع اند که به جای واژه ی اس ام اس ، پیامک به کار برده شود ولی در مورد خواهشاً هیچ عکس العملی نشان نمی دهند. شرم آور است که به دنبال واژه ای معادل کامپیوتر، هلیکوپتر و موبایل هستند اما عین خیالشان نیست که ما هیچ کلمه ای معادل wife نداریم.
فحش دادن معمولا ً نشانه ای از ضعف است نه روشنفکری.
من می میرم و نمی بینم روزی را که در این کشور از مطلبی سخن بگویی و طرف مقابلت که از آن موضوع چیزی نمی داند نگوید که " من فکر می کنم فلان، بهمان" عزیز من بگذار تا من خودم با لذت تمام صحیح مطلب را برایت می گویم مگر مجبوری؟!
درک نمی کنم آدمی را که وقتی موردی را که به چشم خود دیده ام یا شخصا ً بررسی کرده ام ، نمی پذیرد و بر روی حدس و گمان های خودش اصرار می کند.
یک نفر نیست به من بگوید "تو که مطلب های متعددی که به ذهنت می رسد را فراموش می کنی چرا دستی جایی نمی نویسی شان اخمخ!

۴ نظر:

یگانه گفت...

سیاوش حالا تو مطمئنی اگه راهیان ارشد رو بخونم، تاسیسات ام حل ه؟:دی

یگانه گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
سیاوش گفت...

بستگی به سالی داره که توش بودی یگانه ، صرفه جویی و اینا یا همه مضاعف و اینا
:D

یگانه گفت...

به نکته ی خوبی اشاره کردی، آفرین:ی

این پستتو خوندم دلم برات تنگ شد، سرت خلوت که شد بیا بریم چارمیز دیگه بابا جون:ی