۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه

بوی خون در شهر جاری است

خجالت می کشم از روی گوسفندانی که دور تا دور محله می بینم در مقابل دندان های تیز و حریص مردم با آن شمایل سیاه ایستاده اند و هراسان  مرگ را انتظار می کشند. ببین که چه می کشم از یاد عاشورای 88 که خون مردم را ریختند و سال بعد آن را پیروزمندانه و عبرت آموز جلوه می دهند.ببین چه می کشم.

 

 

آن سوتر مردم در صف اند،بخورید این شرمساری را  دوتا دوتا ، سه تا سه تا.

 

+

آش گندم

هیچ نظری موجود نیست: